جستجوگر پیشرفته






موضوع : آموزش ابتدایی , دانش آموز ,

دانش آموزان دیر آموز

 

مسایل و مشکلات دانش آموزان دیر آموز

انسان موجودی است مثل همه‌ی انسان‌ها . مثل بعضی از انسان‌ها ومثل هيچكدام از انسانها

يكي از پديده‌هاي طبيعي و مشهود در تمام ساختارهاي جوامع انساني وجود تفاوت است. يك نظام آموزشي سالم ، انساني و كارآمد اين تفاوتها را به شكل طيفي از توانايي‌ها و قابليت‌ها دريافت و ادراك مي‌كند. شاهد تقطيع هر چه بيشتر اين كودكان بر اساس تفاوتهاي طبيعي هستيم. كودكاني كه با شكست تحصيلي مواجه مي‌شوند از كودكاني كه موفقيت تحصيلي چشمگيري دارند جدا مي‌شوند. در اينجا اين واقعيت آشكار مي‌شود كه اين دانش‌آموزان نيستند كه داراي محدوديت‌هاي تحصيلي هستند بلكه درواقع خود نظام آموزشي است كه داراي محدوديت‌هاي آموزشي است.

با اجراي برنامه تلفيق دانش‌آموزان ديرآموز، نه تنها مخاطبين اصلي (دانش‌آموزان) بلكه

 

دانش‌آموزان (عادي) ديگر و معلمان مدارس عادي از اثرات مثبت آن بهره‌مند خواهدشد. اثراتي كه به شكل بالاتر رفتن قابليت‌هاي آموزشي معلمان ، غني‌تر شدن محتواي موارد آموزشي گسترش قابليت‌هاي انساني همكلاسي‌ها و در نهايت بالارفتن احساس مسئوليت جامعه در جهت پذيرش گروههاي متفاوت افراد نمود مي‌يابند.

تغيير ثابت‌ترين ركن جوامع انساني است امكانات و شرايط اجتماعي نيز متناسب با اين تغييرات متحول مي‌شوند. هر تغييري در پي نيازي مي‌آيد و نيازها نيز در پي تغييرات متحول شده، و انسان را در مقابل نيازهاي ديگري قرار مي‌دهند.

كودكان ديرآموز داراي محدوديت‌هاي يادگيري يا محروميت‌هاي محيطي هستند كه اثر خود را بر روي پيشرفت تحصيلي آنها مي‌گذارد . اين دانش‌آموزان پس از شكست‌هاي پياپي تحصيلي كه با آن مواجه مي‌شوند در نهايت مجبور به ترك تحصيل از مدرسه عادي مي‌شوند.

دانش‌آموز ديرآموز :

ديرآموز اصطلاحي است كه براي اطلاق به كودكي با مشكلات يادگيري به كار مي‌رود و منظور يادگيرنده ايست كه مطالب را كندتر يا آهسته‌تر از متوسط همسالان طبيعي خود فرامي‌گيرد. چنين كودكي داراي قواي هوشي طبيعي است كه به هر دليلي مطالب را كندتر از آنچه متناسب سن او است ياد مي‌گيرد.

    بسياري از دانش‌آموزاني كه از عهدة  برنامه درسي برنمي‌آيند در محيط‌هايي بوده‌اند كه آنها را براي رويارويي با انتظارات نظام آموزشي مهيا نساخته است. نتيجه‌ي چنين حالتي آن خواهد بود كه از همان ابتداي ورود به مدرسه از برنامه درسي عقب مي‌افتند، وقتي براي دانش‌آموزي احساس عدم توانايي در رقابت كردن بوجود آيد موجب دلسردي از يادگيري و در نهايت كناره‌گيري از درس و مدرسه مي‌شود.

گروهي از دانش‌آموزان بدليل ناتواني‌هاي جسمي، اجتماعي و محدوديت‌هاي شناختي يا هوشي در پيشرفت تحصيلي مطابق با برنامه درسي با مانع روبرو مي‌شوند البته ممكن است اين دسته در پاره‌اي از دروس در حد متوسط و معمول و يا بالاتر باشند و مشكل آنها صرفآ در بعضي از مواد درسي است.

    گروهي از دانش‌آموزان بدون هيچگونه دليل مشخصي در درس با شكست مواجه مي‌شوند بررسي باليني اين دانش‌آموزان حاكي از عدم وجود نقص قابل ملاحظه در عملكرد شنيداري و ديداري بوده و از نظر بهرة هوشي در گروه عقب مانده‌هاي ذهني قرار نمي‌گيرند. بنابر دلايل فوق اين كودكان در مدارس استثنايي جاي نمي‌گيرند ولي ما در عمل شاهد هستيم كه اگر در كلاس‌هاي عادي قرار بگيرند به دليل بروز مشكلات تحصيلي و افزايش مداوم اين مشكلات و عدم وجود شناخت كافي و امكانات و شرايط آموزشي مناسب براي برطرف‌كردن موانع تحصيلي ، در نهايت نتيجه همان خواهد بود كه در فوق ذكر شد.

* يكي از اقداماتي كه در زمينه ايجاد شرايط آموزشي براي اين دانش‌آموزان انجام مي‌دهند جايگزيني آنهادر مدارس استثنايي است كه عوارض منفي متعددي برجاي مي‌گذارد از جمله:

اثرات نامطلوب جداسازي كودكان ديرآموز از دانش‌آموزان عادي

1.اولين اثر نامطلوب اين است كه روند جداسازي را ترغيب مي‌كند. جوامع بشري به اين سو حركت مي‌كنند كه بتوانند شرايطي فراهم كنند كه در آن تمام افراد از هر جنس و نژاد و طبقه اجتماعي و توانايي‌ها و ناتوانايي‌هاي فردي حضور فعال در جامعه داشته و حق بهره‌مند شدن از امكانات اجتماعي را داشته باشند. كه يكي از اين امكانات آموزشي همگاني در كنار همسالان است. يعني دانش‌آموزاني كه صرفآ داراي مشكلات تحصيلي بوده و فاقد هرگونه مشكل اوليه در رفتارهاي سازشي هستند حق برخورداري از آموزش عادي را دارند.

2.دومين اثر مربوط است به بعد عاطفي هر دو گروه – احساس عدم كفايت يكي از اولين واكنش‌هايي است كه جداكردن دانش‌آموزان داراي مشكلات تحصيلي مي‌تواند در اين دانش‌آموزان ايجاد كند. محروميت از يك حق به اين معني است كه فرد لياقت بهره‌مند شدن از آن حق را نداشته است. احساس بي‌لياقتي مي‌تواند به ايجاد نگرش منفي نسبت به خود منجر شود. افت يا از بين رفتن انگيزه و نااميدي نيز از تبعات بعدي اين روند است.

3.سومين اثر آن است كه اگر دانش‌آموزي مشكلش در يادگيري بعضي يا تمام دروس است ، در محيطي قرار گيرد كه توقع آموزشي در حدي نباشد كه موجب ترغيب تلاش در وي شود مي‌توان انتظار بي‌علاقه شدن نسبت به درس را از وي داشت. چرا كه برنامه‌ي آموزشي براي به بالفعل رساندن استعدادهاي دانش‌آموزان بايد يك سطح بالاتر از توانايي‌هاي اولية يادگيرنده باشد.

مدرسه بستر مناسبي براي دانش‌آموزان فراهم مي‌كند تا با افرادي از فرهنگ‌هاي مختلف و طبقات متفاوت اجتماعي و توانايي‌ها و ناتوانيها آشنا شوند و به آنها احترام بگذارد و حقوق آنها را رعايت كند. جداكردن افرادي كه داراي توانايي‌هاي محدودتر تحصيلي هستند باعث محروم شدن ساير دانش‌آموزان از داشتن تجربه مثبت و سازندة برخورد با اين افراد شده و در نتيجه حد تحمل آنها براي برخوردهاي بعدي در جامعه كاهش مي‌يابد. در نتيجه چگونه مي‌توان انتظار داشت در آينده 
نه چندان دور فارغ‌التحصيلان آموزشي استثنايي ، توسط همسالان خود كه اكنون شهروندان و مسئولان همان جامعه هستند مورد پذيرش قرارگيرند و حداكثر امكانات را براي حضور فعال آنها را مهيا سازند.

وراثت بر هوش اثر مي‌گذارد اما ميزان آن معلوم و دقيق نيست و اتفاق نظر وجود ندارد محيط بارور موجب افزايش بهره هوشي و محيط محروم موجب كاهش بهره هوشي فرد مي‌شود.

ديرآموز به چه كساني گفته مي‌شود؟

افرادي هستند كه در حدفاصل بين افراد عقب‌مانده ذهني و افرادي كه با عملكرد هوشي طبيعي قرار مي‌گيرند ودر حدود 14 درصد افراد جامعه را تشكيل مي‌دهند كه بهرة هوشي آنها بين 85 تا 70 است . درواقع اين گروه از افراد را مي‌توان تحت عنوان گروه افرادي كه از نظر هوشي در محدوده طبيعي ضعيف هستند ، احتمالآ نمي‌توانند از همان تواناييهايي كه همسالان آنها – در شرايط يكسان – دارند ، بهره‌مند باشند. چنين محدوديتي مشخصآ اثر خود را بر روي مهارتهاي تحصيلي و متعاقبآ پيشرفت تحصيلي اين دانش‌آموزان مي‌گذارد و درنتيجه تنها نمود بارز در اين دانش‌آْموزان كه ما را به احتمال وجود محدوديتهايي در عملكرد آنها هدايت مي‌كند همان مشكلات تحصيلي آنهاست .

فرد ديرآموز فاقد عقب‌ماندگي ذهني، اما داراي محدوديت در يادگيري است. اين يك واقعيت است كه موفقيت تحصيلي در مدرسه محصول مشترك توانايي ذهني و خواستن است.

سن عقلي دانش‌آموزان ديرآموز از سن شناسنامه‌اي آنان كمتر است كه اين اختلاف عبارت از حداقل  سن شناسنامه‌اي آنان مي‌باشد. بعنوان مثال سن عقلي يك دانش‌آموز 10 ساله ديرآموز تقريباٌ بين 7 سال و6 ماه تا 8 سال و 6ماه مي‌باشد. روند افزايش سن عقلي در دانش‌آموزان عادي مطابق با افزايش سن شناسنامه‌اي مي‌باشد ولي در دانش‌آموزان ديرآموز به ازاي هر سال كه بزرگتر مي‌شوند حدود 10 ماه به سن عقلي آنان افزوده مي‌شود و اين نكته مهمي است كه معلم دانش‌آموز ديرآموز، از ارفاق نمره جدآ خودداري كند زيرا از يك طرف در پايه بالاتر فرد دچار مشكلات شديدتري مي‌شود. همينطور معلم پايه بالاتر، ضمنآ دانش‌آموز پيش نيازهاي پايه بالاتر را كسب نكرده است. از طرف ديگر تكرار يك پايه باعث افزايش سن عقلي و آمادگي بيشتر دانش‌آموز مي‌شود. همچنين باعث يادگيري بهتر و باثبات‌تر در آن پايه مي‌گردد.

ويژگيهاي عاطفي كودكان ديرآموز :

1.اعتمادبه نفس آنها پايين است .

2.ضعف در انگيزه دارند.

3.دامنة توجه آنها پايين است .

4.خودارزشمندي ندارند.

5.به بازي توجه ويژه دارند.

6.محبت‌پذير هستند.

* اهداف تلفيق دانش‌آموزان ديرآموز در كلاس‌هاي عمومي مدارس عادي :

1.برگرداندن ساختار طبيعي محيط آموزشي كه در آن افراد داراي توانايي‌هاي بيشتر در كنار افرادي با توانايي‌هاي كمتر قرار گيرند.

2.جلوگيري از جداسازي دانش‌آموزاني كه داراي مشكلاتي در تحصيل هستند از همسالان آنها

3.بهره‌مند شدن دانش‌آموزان ديرآموز از الگوهاي مناسب رفتاري همسالانشان

4.آماده ساختن دانش‌آموزان ديرآموز براي ورود به جامعه عادي

5.آشنا ساختن دانش‌آموزان با همسالان خود در جهت پذيرش آنها به عنوان افرادي در جامعه خودشان

6.بهره‌مند شدن دانش‌آموزان ديرآموز از فرصت‌هاي برابر آموزشي و احقاق حقوق آموزشي آنها

7.ايجاد حس همكاري از طريق ايفاي نقش معلم از سوي دانش‌آموزاني با توانايي بالاتر براي دانش‌آموزان ديرآموز

8.بهره‌مند شدن دانش‌آموزاني كه داراي توانايي‌هاي خوبي هستند اما در مقاطعي يا در مواردي با مشكلاتي مواجه مي‌شوند- از امكانات آموزشي‌اي كه براي دانش‌آموزان ديرآموز فراهم مي‌شود.

يادگيري بر يادگيري بنا نهاده مي‌شود و اگر سنگ‌بناي يادگيريهاي پيشين مستحكم نباشد يادگيري جديد به دشواري تشكيل خواهد شد.

مشكلات رفتاري دانش‌آموزان ديرآموز در صورت وجود ، ذاتي نبوده بلكه واكنشي هستند به مشكلات تحصيلي ، انتظارات خانواده و مدرسه و بوجودآمدن احساس ناكامي در خود فرد.

 

*اصول كلي آموزشي دانش‌آموزان ديرآموز:

1.توجه به پيش‌نيازها ، بعنوان مثال پيش‌نياز درس تقسيم در رياضي جمع كردن و تفريق و ضرب كردن است.

2.توجه به تفاوتهاي فردي دانش‌آموزان

3.عدم مقايسه دانش‌آموزان با يكديگر

4.مقايسه دانش‌آموز ديرآموز با خودش

5.اهميت دادن به تلاش دانش‌آموز ديرآموز به جاي نمرة كلاسي يا امتحاني

6.اجتناب از بوجودآمدن موقعيت‌هايي كه دانش‌آموز ديرآموز تجربه شكست داشته باشد.

7.موفقيت دانش‌آموز ديرآموز به هر ميزان بايستي مورد تشويق قرارگيرد.

8.قبل از ارائه محتواي آموزشي بايد از آمادگي و توانايي دانش‌آموز ديرآموز اطمينان داشته باشيم .

9.با بوجودآوردن امكان تكرار و تمرين يادگيري را پايدار و كامل كنيم

10.                  در يك زمان چند مفهوم تازه را آموزش ندهيم .

*راههاي مقابله با مشكل كمبود رفتارهاي ورودي شناختي دانش‌آموزان ديرآموز(منظور از رفتارهاي ورودي شناختي ، يادگيريهاي قبلي دانش‌آموز است كه براي يادگيري تازه ضرورت دارند)

1-بهترين راه براي رفع مشكل آموزش فردي و اجراي شيوه‌هاي آموزشي ترميمي و جبران كمبودهاي يادگيري آنان است.

2-پيش از شروع به آموزش درس تازه ، رفتارهاي ورودي شناختي در كلاس را به طور جمعي مرور كرد تا امكان استفاده يادگيرندگان از اين رفتارها افزايش يابد .

3 -تكليف يادگيري را به شكل‌هاي مختلف تغيير دهيم آنگونه كه پيش‌نيازهاي متفاوتي را ايجاب كند ( مثال مي‌‌توان سطح دشواري مطالب را كاهش داد يا دستورالعملهاي تكاليف يادگيري را به عوض مطالب نوشتني به صورت شفاهي عرضه كرد يا از تصاوير ، نمودارها يا روش‌هاي غيركلامي ديگر در آموزش استفاده كرد.

*راهبردهاي آموزشي براي معلمان دانش‌آموز ديرآموز :

با توجه به محدوديت‌هايي كه دانش‌آموزان ديرآموز در يادگيري از خود نشان مي‌دهند منطقي است كه بايد متناسب با نيازهاي آموزشي آنها و براي برطرف كردن موانع تحصيلي تدابيري را اتخاذ كرده و اجرا كنيم.

1.عقد قرارداد : با عقد يك قرارداد شفاهي يا مكتوب بين معلم و دانش‌آموز مي‌توان تكاليف خاصي را كه دانش‌آموز موظف به انجام آنهاست را مطرح كرد يا رفتار خاصي مثل آرام نشستن در نيمكت به مدت 20 دقيقه در صورت پيروي مي‌توان تشويقي را درنظرگرفت. (تشويق‌ها به علايق فرد نزديكتر باشند بهتر است) از فوائد چنين راهبردي اين است كه مسئوليت دانش‌آموز كاملآ مشخص شده و او متوجه مي‌شود كه دقيقآ چه چيزي از او انتظار مي‌رود.

2.داشتن حق انتخاب : معلم مي‌تواند براي انجام يك تكليف خاص دو انتخاب را ارائه دهد تا دانش‌آموز يكي از آنها را انتخاب كند. مثلآ براي انجام تكليف رياضي معلم دو پلي‌كپي را كه هر دو با يك هدف تنظيم شده‌اند را در اختيار دانش‌آموز قراردهد تا يكي را انتخاب كند.

چنين رويه‌اي باعث بالارفتن احساس مسئوليت در دانش‌آموزان مي‌شود بهتر آن است كه انتخاب‌ها باز نباشد يعني از 2 يا 3 مورد فراتر نباشد بدليل اينكه مي‌تواند باعث ايجاد اضطراب و تنش در فرد شود.

3.تصميم گيري در مورد برنامه درسي : به دانش‌آموزان فرصت داده مي‌شود (البته با محدوديت) تا نظرات و پيشنهادات خود را در مورد فعاليتهاي مربوط به برنامه درسي روزانه ارائه دهند.

4.كوتاه كردن تكاليف : در اين راهبرد،تكليف موردنظر به چند بخش كوتاه تر تقسيم شده و به جاي اينكه يك تكليف تمامآ به دانش‌آموز ارائه شود ، آنرا به چند قسمت كوتاه‌تر تقسيم كرده و هر بار از دانش‌آموز خواست تا يك بخش از آن را تكميل كند. مثل حفظ كردن شعر به اين صورت كه هر روز 2 بيت را حفظ كند. ارائه حجم زياد تكليف در يك زمان مي‌تواند اثر منفي بگذارد ، زيرا دانش‌آموز احساس تهديد كرده و نسبت به توانايي‌هاي خود احساس عدم اطمينان مي‌كند. تكليف كوتاه مي‌تواند حواس پرتي ، خستگي و رفتارهاي نامناسب را به حداقل برساند. 

5.اصلاحاتي در ارائه مفاهيم انتزاعي :  در چنين راهبردي مي‌توان مفاهيم انتزاعي را بر اساس توضيحات ، نمايش‌ها و مثال‌هاي عيني ارائه داد . در چنين كاري استفاده از تجربيات ملموس دانش‌آموز نقش مهمي در دريافت راحت‌تر مفاهيم انتزاعي دارد. براي مثال وقتي واژة تفريق در رياضي مطرح مي شود ابتدا لازم است تا دانش‌آموز به مفهومي عيني از اين واژه دست يابد سپس در قالب تجربيات روزمره آشنا شود ودرنهايت اين مفهوم را براي اطلاق به عمليات خاض در رياضي به كار برد.

6.ساده سازي سطح مواد خواندني : معلم مي‌تواند سطح پيچيدگي واژگان يا مفاهيم به كار رفته در متن‌هاي نوشته شده را كاهش دهد تا دانش‌آموز تلفيقي نيز بتواند تكليف خواندن را متناسب با توانايي‌هايش انجام دهد. براي مثال معلم مي‌تواند بر روي كلمه‌اي كه براي دانش‌آموز دشوار است خط بكشد و بالاي آن كلمه‌اي كه براي دانش‌آموز مناسب‌تر و آسان‌تر است بنويسد.

7.تدريس خصوصي توسط همسالان : در اين راهبرد دانش‌آموزاني كه توانايي‌هاي بالاتري در انجام تكاليفشان دارند به ديگران كمك مي‌كنند تا تكاليف مدرسه و يا ساير مسئوليت‌ها را انجام دهند.

در استفاده از همسالان در آموزش بايد به نكات زير توجه داشت :

* آموزشيار و آموزش بين تعارضي با هم نداشته و در صورت دچار شدن به تعارض آموزشيار يا آموزش‌بين تغيير كند.

* آموزشيار و آموزش‌بيني كه خوب كار مي‌كنند را مورد تشويق قرار دهيد.

* به هيچ وجه سرپرستي و نظارت معلم در روند فعاليت قطع نگردد تا مطمئن شود روش صحيح و روند مطلوب است.

* قبل از شروع كار آموزشياران را آماده كنيد و در صورت لزوم نكات مورد نياز جهت چگونگي احراي آموزش – نوع ارتباط با آموزش بين را به آنان متذكر شويد.

* قبل از هر فعاليت ميزان انتظاري را كه از فعاليت گروه دونفره داريد به آنها بگوييد.

8. كمك به پاسخ دادن : استفاده از اين راهبرد باعث بالارفتن احتمال ارائه پاسخ‌هاي صحيح مي‌شود . زيرا به طوركلي در ارائه يك پاسخ يا انجام يك كار، فرد مي‌تواند از اين راهنمايي‌ها و كمك‌ها در جهت رسيدن به پاسخ صحيح بهره بگيرد كه پاسخ موردنظر را تا حدي در ذهن خود دارد و يا اينكه قبلآ آن را مي‌دانسته ولي در حال حاضر فراموش كرده است. با انجام اين كار شكست و ناكامي در فرد كاهش يافته و احساس موفقيت و انگيزه براي تلاش بيشتر در فرد ترغيب مي‌شود. يكي از راه‌ها جهت اجراي اين راهبرد عبارتست از متمركز كردن توجه دانش‌آْموز بر روي شباهت‌ها و تفاوتها. براي مثال جهت تثبيت طرز نوشتن كلمات خواهر-خواب مي‌توان توجه كودك را به مشابهت بين دو جزء خوا در دو كلمه جلب كرد. اين روش در تكاليف شفاهي نيز بكار مي‌رود.

9.يادگيري همكارانه : طبق نظر محققين ،يادگيري همكارانه عبارت است از استفاده آموزشي از گروههاي كوچك تا بدين ترتيب دانش‌آموزان با يكديگر كار كرده و يادگيري خود و ديگري را به حداكثر برسانند. يكي از مناسب‌ترين روش‌هاي مؤثر آموزشي جهت دانش‌آموزان ديرآموز يادگيري در گروه است. چرا كه در رقابت فردي با ساير همكلاسان بدليل محدوديت‌هاي شناختي توفيق چنداني ندارند. اگر ميزان موفقيت تحصيلي بعنوان ملاك شايستگي فردي در يك رقابت نابرابر مقايسه‌اي مطرح شود اين دانش‌آموز ديرآموز است كه بازنده خواهد شد.

براي اجراي چنين راهبردي لازمست كه گروه‌بندي با توجه به تعداد دانش‌آموزان يك كلاس و بر اساس توانمندي آنان صورت گيرد. براي شروع بهتر است اعضاي گروه در حداقل باشند. تعداد اعضاي گروه 4 تا 6 نفر توصيه مي‌شود كه در هر گروه تنها 
1دانش‌آموز ديرآموز وجود داشته باشد در كنار دانش‌آموز بالاتر از متوسط و متوسط. بهتر است معلم در طول فعاليت گروهها نظارت كافي بر فعاليت گروهي داشته باشد و هر جا لازم شد به سوالات احتمالي آنها پاسخ دهد. قبل از شروع به كار گروهها معلم بايستي دقيقآ اهداف موردنظر را مشخص و انتظار خويش را از كار گروه روشن نمايد. قبل از شروع به كار ، گروهها بايستي دانش‌آموزان در مورد نحوة كار گروهي يعني وظايف متقابل افراد گروه ، مشاركت داشتن همگاني در گروه و كمك كردن و كمك گرفتن و يكديگر را تحمل كردن و ... كاملآ توجيه گردند. همچنين از واگذاري تكاليف مشكل به گروه بايستي پرهيز كرد.

پس از اجراي اين روش معلم مي‌تواند آن را ارزشيابي و با ساير روشها مقايسه كند.

سؤالاتي مانند : آيا دانش‌آموزان همكاري لازم را در اين روش دارند؟ آيا دانش‌آموزان به اهداف يادگيري دست يافته‌اند؟ و آيا دانش‌آموزان علاقه‌اي به تكرار و ادامه اين نوع فعاليت دارند؟ مي‌تواند در ارزيابي اين روش مؤثر باشد.

همانگونه كه شرح داده شد دانش‌آموزان ديرآموز محدوديت شناختي دارند و اين امر بدليل آن است كه اين دانش‌آموزان از نظر كيفي و كمي در كسب مهارتهاي آموزشي به درجات متفاوتي عملكرد پايين‌تر از متوسط دارند. اما از آنجا كه كودك فردي فعال در روند يادگيري است براي هر كودكي در هر سطحي از توانايي كه باشد، چنانچه محيطي فراهم شود كه راههاي مختلفي را براي كشف و تجربة دنيا و محيط پيرامون در اختيار وي قرار داد فرصتي فراهم مي‌شود كه حتي بتواند محدوديت‌هاي موجود در يادگيري را تا حدي جبران كند.

 

 http://se-baghcheban.blogfa.COM : منبع



امتیاز :

برچسب ها : مشکلات دانش آموز دیر آموز،موفقیت،کارآمدی،طبقات مختلف،محدودیت در جامعه ,
دانش آموزان دیر آموز نوشته شده در چهارشنبه 1391/11/04 ساعت 23:43

مطالب مرتبط



ارسال نظر برای این مطلب

این نظر توسط حبیب اله در تاریخ 1394/09/21 و 0:03 دقیقه ارسال شده است

با سلام از شما خواهشمند است اگر امکان دارد نحوه تدریس. کتب ابتدائی دانش آموزان با نیازهای ویژه را جهت معرفی و دانلود در سایت بگذاریددر ضمن در قسمت کنار سایت اسم تمام شهرستان های استان را ذکر فرمائید
پاسخ : سلام . چشم در اولین فرصت کتابها رو خواهم گذاشت. اما در مورد شهرستانهای دیگه مطلب ندارم اگه شما دارین لطف کرده و بفرستین

این نظر توسط سودابه در تاریخ 1394/08/23 و 10:45 دقیقه ارسال شده است

با سلام لطفا کتابی را جهت اموزش های اولیه به دانش اموزان دیراموز معرفی کنید باسپاس فراوان.


کد امنیتی رفرش





مطالب تصادفی
لینک دوستان
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به moalleman می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .