جستجوگر پیشرفته
موضوع : داستان های آموزنده و مقاله ,
تار عنکبوت
مردي در جهنم بود كه فرشته اي براي كمك به او آمد و گفت من تو را نجات مي دهم براي اينكه تو روزي كاري نيك انجام داده اي فكر كن ببين آن را به خاطر مي آوري يا نه؟
او فكر كرد و به يادش آمد كه روزي در راهي كه مي رفت عنكبوتي را ديد اما براي آنكه او را له نكند راهش را كج كرد و از سمت ديگري عبور كرد.
فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار عنكبوتي پايين آمد و فرشته گفت تار عنكبوت را بگير و بالا برو تا به بهشت بروي. مرد تار عنكبوت را گرفت در همين هنگام جهنميان ديگر هم كه فرصتي براي نجات خود يافتند به سمت تار عنكبوت دست دراز كردند تا بالا بروند اما مرد دست آنها را پس زد تا مبادا تار عنكبوت پاره شود و خود بيفتد. كه ناگهان تار عنكبوت پاره شد و مرد دوباره به سمت جهنم پرت شد. مرد پرسید چه شد مگر نمی خواستی مرا نجات دهی؟
فرشته با ناراحتي گفت : تو تنها راه نجاتي را كه داشتي با فكر كردن به خود و فراموش كردن ديگران از دست دادي. ديگر راه نجاتي براي تو نيست و بعد فرشته ناپديد شد و ...
امتیاز : |
نوشته شده در دوشنبه 1391/11/02 ساعت 1:46
موضوع : پند ها و حکمت ها ,
دانلود پاورپوینت راه بهشت
لینک مستقیم : دانـــــلود
لینک غیر مستقیم : دانلود
امتیاز : |
نوشته شده در پنجشنبه 1391/08/18 ساعت 1:01
موضوع : داستان های آموزنده و مقاله , دینی.مذهبی ,
گناه کن اما مشروط !!!!
شخصی به نزد ابراهیم بن ادهم آمد و عرض کرد : ای شیخ ، شیطان مرا تحریک و نفسم مرا وادار به ارتکاب گناه و معصیت می کند مرا پندی ده.
ابراهیم خطاب به وی فرمود: آنگاه که نفست تو را وادار به نافرمانی و معصیت پروردگار نمود ، او را اطاعت نموده گناه کن که هیچ باکی بر تو نیست اما به چند شرط
مردگفت: آن شروط را برایم بازگو کن.
ابراهیم فرمود: هرگاه خواستی مرتکب گناه شوی در جایی مخفی شو که خداوند تو را نبیند.
مرد گفت : سبحان الله... چگونه خود را از او مخفی کنم در حالیکه هیچ چیزی از او پوشیده نمی ماند.
سپس ابراهیم گفت: سبحان الله... آیا شرم نمی کنی که نافرمانی خدا را انجام دهی در حالیکه او تو را می بیند.
مرد ساکت شد و فرمود:بیشتر بگو.
ابراهیم فرمود: اگر خواستی معصیت پرودگار را انجام دهی بر روی زمین او این کار را نکن.
ت
...ادامه مطلب
امتیاز : |
نوشته شده در شنبه 1391/08/13 ساعت 1:38