جستجوگر پیشرفته
موضوع : شعر , پند ها و حکمت ها ,
زندگی چیست ؟
زندگی خداست و شعر و مهر و عشق و بوسه و آغوش و آهنگ و شور و سوز و ناز و ساز و بهار و آبی و ساده و رقص و صبح و چشم و كام و حال و رود و جوی و گل و رنگ و مست و اشك و لرز و صفا و خوب و زنده و صاف و شراب و خواب و نوش و شاد و گنج و جاده و ماه و روز و وفا و سخا و لطیف و دل آویز و طراوت و زیبا و لبخند و در آخر زندگی زندگی است.
جلسه محاکمه برپا شده و قاضی این دادگاه عقل بود ؛ و عشق محکوم بود به تبعید به دور ترین نقطه ی مغز یعنی فراموشی ...
قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه ی اعضا با او مخالف بودند . قلب شروع کرد به طرفداری از عشق : ای چشم ، مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدنش را داشتی؟ ؛ ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی؟ ؛ و شما پاها که همیشه منتظر رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با عشق مخالفید؟
همه ی اعضا روی برگرداندن و به نشان اعتراض جلسه را ترک کردند . تنها عقل و قلب در جلسه
...ادامه مطلب
امتیاز : |
نوشته شده در پنجشنبه 1392/07/11 ساعت 17:20
موضوع : داستان های آموزنده و مقاله ,
پیرمرد وفادار
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد.در راه با یک ماشین تصادف کرد و اسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: ((باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت اسیب جدی ندیده باشه )) پیرمرد غمگین شد،گفت عجله دارد و نیازی به عکس برداری نیست . پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پیرمرد گفت: همسرم در جایی بستری است. هر
...ادامه مطلب
امتیاز : |
نوشته شده در جمعه 1392/06/01 ساعت 20:30