جستجوگر پیشرفته






موضوع : متفرقه , آموزش ابتدایی ,

سالهای ابتـــــــدایی

 اولین روز دبستان بازگرد         

  باز گرد ای خاطرات کودکی

بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند                                                          

  روزگاران کهن مانا ترند                                 

درسهای سال اول ساده بود

آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس

روبه مکار و دزد و چاپلوس

روز مهمانی کوکب خانم است

سفره پر از بوی نان گندم است                                                                                 

کاکلی گنجشککی باهوش بود            

فیل نادانی برایش موش بود  

با وجود سوز و سرمای شدید                 

ریز علی پیراهن از تن می درید         

تا درون نیمکت جا می شدیم

ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم

یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت

دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود

برگ دفتر ها به رنگ کاه بود            

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ

خش خش جاروی با پا روی برگ

همکلاسیهای من یادم کنید

باز هم در کوچه فریادم کنید

 یاد روزهای زیبای دبستان بخیر با همکلاسی ها ومعلمانی که پس از سالها خاطرات زیبایشان همچنان در ذهن هایمان جاریست.

انگار همین دیروز بود که باشوق و ذوق فراوان و شاید هم کمی اضطراب به مدرسه رفتیم تا اولین روز مدرسه را

تجربه کنیم. یادش بخیر

برای هر دو معلم خوبم در روزهای شیرین ابتدایی، خانم مباشری و خانم زمانی پور، آموزگاران اموزش و پرورش شهرستان بیرجند که حتما دیگر سالهاست بازنشسته شده اند و دیگر معلمان زحمتکشم آرزوی صحت و سلامتی و موفقیت دارم.

 جا دارد در اینجا از دوست و هم کلاسی خوبم مرحوم رستم دستجردی که از اولین روز مدرسه تا دبیرستان همیشه با هم روی یک نیمکت می نشستیم یادی کنم که متاسفانه یک حادثه دلخراش همه را در غم بزرگ از دست دادنش نشاند. روحش شاد ویادش گرامی باد

 درست است! ما بزرگ شدیم، قد کشیدیم، رفتار و دغدغه ها و دید ما عوض شده ،جای جهل کودکی را آگاهی و کار وفعالیت گرفته است، به زبانی دیگر سادگی و پاکی و بی ریایی کودکی ما را به هم نزدیک می کرد هر چند این خوبیها کمرنگ تر شده است.ولی

 

اصلا دنیای مان عوض شده اما ...   .

یادمان باشد هیچ جا و هیچ وقت سادگی ، پاکی ، صداقت و  معصومیت دوران کودکی را زیر خاک خاطرات چال نکنیم حفظش کنیم چه وقتی که در دبستان بودیم با همکلاسی های کوچک چه حالا در محل کار و با همکاران یا همان همکلاسی های بزرگ....

پس سعی نمائیم از همه اتفاقات جاری زندگی خود كه هر روز به خاطره ها می پیوندند تابلویی طراحی نمائیم كه در آن خوشی ها و شادمانی ها و كامیابی ها بسیار پررنگ و واضح، رنج و ملامت ها و سختی ها كه لاجرم وجود دارند، كم رنگ و غیر آشكار و گذرا تصویر شده باشند. در این صورت است كه احساس می نمائیم از همه انسان هایی كه روزی اطرافمان بوده اند خاطراتی خوش در ذهن داریم و به افرادی كه امروز در كنارمان هستند با دید متفاوتی نسبت به گذشته بنگریم. واقعاً هیچ انسانی در نهایت نامطلوبی نیست همان گونه كه تمامی شرایط مطلوبیت را هم یك فرد نمی تواند داشته باشد و آمیزه ای از خوبی ها و بدی هاست. مهم این مطلب است كه شما كدام وجه انسانها را پررنگتر مشاهده نمائید چنانچه خوبی ها و حسنات دیگران را كشف و نسبت به موارد نامطلوب و احیاناً نادرست دیگران حساسیت نشان ندهید ،پس از مدتی متوجه می شوید كه زندگی بسیار زیباتر از آن است كه قبلاً فكر می كرده اید و اعتراف خواهید كرد كه خودتان هم مجموعه ای از رفتارهای متفاوت هستید كه از جانب دیگران تحمل می شوید لكن تا امروز به آن توجه نداشتید.و..



امتیاز :

برچسب ها : روزهای شیرین ابتدایی،میز و نیمکت کلاس،دستجرد مود،هم کلاسی , اولین روز مدرسه،پیدا کردن دوستان جدید , کلاس 5 پایه , دبستان روستای دستجرد , آموزش و پرورش شهرستان بیرجند , دبستان مود , اموزش پرورش شهرستان سربیشه , همکلاسی های خوب و صمیمی , شرایط سخت تحصیل در گذشته , خاطرات زیبای گذشته , دوستان فراموش نشدنی ,
خاطرات سالهای ابتدایی نوشته شده در جمعه 1391/08/19 ساعت 0:22

مطالب مرتبط



ارسال نظر برای این مطلب

این نظر توسط محمود در تاریخ 1393/12/03 و 17:20 دقیقه ارسال شده است

سلام. عالی بود منو بردین به اون سالهای قدیم با ان خاطرات زیبای دبستان


کد امنیتی رفرش





لینک دوستان
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به moalleman می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .